از سیاره میتره – قسمت هشتم

روشا و کوشا از همه‌ی جاهای خونه آقای مهری از پذیرایی و آشپزخانه گرفته تا اتاق‌های خواب و حمام و سرویس بهداشتی را مورد بررسی قرار دادن و گزارش‌های‌شون رو به همراه کلی عکس برای دانشمندای میتره‌ای ارسال کردن. 

گزارش‌هایی که یکی پس از دیگری اتلاف انرژی خونه‌ی آقای مهری که از حد هشدار هم گذشته بود رو نشان میداد. مصرف بالای انرژی توسط لوازم برقی قدیمی، عایق نبودن حرارتی دیوارها، کهنه و فرسوده بودن لوله و اتصالات آب، فرسوده و کلنگی بودن منزل و از همه مهمتر بی‌اهمیتی اعضای خانواده مهری، همه و همه باعث به وجود آمدن این وضع شده بود. روشا و کوشا بعد از ارسال گزارشها دیگه کاری نداشتن و باید منتظر تصمیم دانشمندان و ابلاغ دستور برای عملیات بعدی می موندن.

شب که آقای مهری به خونه برگشت همه اعضای خانواده از دیدنش تعجب کردن، آقای مهری هم مثل ستاره و سپهر عینکی شده بود. گویا مدتی بود که اعتبار گواهینامه آقای مهری تموم شده بود و امروز که برای تمدید اعتبار گواهینامه اقدام کرده بود تو معاینه چشم متوجه شده بود که چشمهاش ضعیف شده و به همین علت عینکی شده بود.

اعظم خانم هم که تنها فرد بدون عینک این خونه بود. به خاطر اینکه از بقیه خانواده عقب نمونه گفت منم مدتی هست احساس میکنم که چشمام خوب نمیبینه موقعی که تلویزیون نگاه میکنم سوز میزنه و موقع خیاطی و انجام کارهای ظریف کمی اذیتم میکنه. آقای مهری هم با همون لبخندی که روی لب داشت گفت: خب این که چاره داره صبح تو هم برو چشم پزشکی اگه به تو هم دکتر عینک بده، منم میرم ثبت احوال فامیلیمون رو عوض میکنم به جای مهری میزارم عینکی‌ها. صدای خنده اهالی خونه از این حرف آقای مهری بلند شد و توی کل خونه پیچید. نزدیکای ظهر فردا بود که اعظم خانم از چشم پزشکی برگشت و  قاب عینک فریم سفید کائوچوییش رو از کیف درآورد و روی طاقچه کنار قاب عکس آقای مهری گذاشت. حالا دیگه به قول آقای مهری باید به این خانواده، خانواده عینکی‌ها می‌گفتن.

مدت زیادی از ارسال گزارشات و عکس‌ها به میتره می‌گذشت و روشا و کوشا در انتظار دریافت دستورات دانشمندان میتره‌ای به سر می‌بردن. این مرحله آخر عملیات اونها توی زمین بود به همین خاطر دل توی دلشون نبود و میخواستن هرچه سریع‌تر مطلع بشن که دانشمندان چه تصمیمی برای نجات سیاره‌شون گرفتن و اونا چه کارهایی باید تو این مرحله عملیات انجام بدن.

داستان از سیاره میتره ادامه دارد …

نوشته‌ی مهدی خدادادی

0 نظر

یک پاسخ بگذارید

XHTML: شما میتوانید از این برچسب ها استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>