از سیاره میتره – قسمت یازدهم

همه چیز توی اطراف برای ستاره و سپهر تغییر کرده بود. عینک‌ها باعث شده بود که به چیزهایی دقت و تمرکز کنن که تا به حال اصلا براشون اهمیت نداشت. …

چک چک شیر آب کنار حوض اونها رو میخکوب خودش کرده بود. اونا با دیدن چک چک قطرات احساس تشنگی بهشون دست میداد و به همین خاطر شیر آب خونه رو سفت سفت می بستن و اون موقع بود که احساس تشنگی‌شون رفع می‌شد. نگاه به شعله زیاد بخاری هم توی تنشون لرز می‌انداخت انگار شعله‌ها هرچه بیشتر می‌شد به تموم شدن نزدیک تر می‌شدن و با کم کردن شعله‌ها گرما به تنشون برمی‌گشت. چراغ های روشن اتاق ها اونها رو تو تاریکی فرو می‌برد و با خاموش کردن چراغ‌ها از تاریکی رها می‌شدن.

یک ماهی از این ماجرا گذشت. تغییر رفتار ستاره و سپهر برای اعظم خانم و آقای مهری جای تعجب داشت. دیگه کامپیوتر و پلی استیشن تو حالت آماده به کار رها نمیشدن. پخش کننده موسیقی دیگه مدام توی شارژ نبود. چراغ‌های اتاقشون وقتی کسی داخل اتاق نبود خاموش می‌شد و شعله‌ی بخاری اتاق هم کم و آبی می‌سوخت. نقشه روشا کار خودش رو کرده بود و رفتار ستاره و سپهر اصلاح شده بود. حالا نوبت آقای مهری و اعظم خانم بود که باید تغییر رو تجربه می‌کردن. این بار روشا و کوشا دست به کار شدن و خودشون رو به شکل عینک اونها درآوردن.

فردای اون روز اعظم خانم وقتی که عینک  رو به چشمش زد با صحنه‌های عجیبی مواجه شد و دیدن اون صحنه‌ها باعث شد که رفتار اون هم به کل تغییر کنه. دیگه در یخچال باز نمی‌موند. جارو برقی تو ساعت مناسب روشن می‌شد و هیچ وقت روشن رها نمی‌شد. ساعت استفاده از تلویزیون مشخص شده بود و تلویزیون دیگه بیست و چهار ساعته روشن نبود. مصرف برق و گاز توی آشپزخونه به درستی کنترل می‌شد. این رفتار انقدر براش تکرار و تکرار شده بود که ملکه ذهنش شده بود و گاهی اوقات هم که فراموش میکرد عینکش رو بزنه باعث نمی شد که رفتار درستش تغییر کنه.

تو این مدت آقای مهری هم تغییر فراوانی کرده بود. اون با زدن عینک مدام احساس می‌کرد خونه در حال فرو ریختن و آوار شدن روی سرش هست و شبها کابوس می‌دید به همین خاطر به فکر افتاد که پیگیر نامه‌ی شهرداری بشه و برای نوسازی خونه پدری اقدام کنه. دیگه نیازی نبود که روشا و کوشا به شکل عینک باقی بمونن. نقشه‌شون درست و مو به مو پیشرفته بود و تنها یه کار باقی می‌موند که مأموریتشون به اتمام برسه.

داستان از سیاره میتره ادامه دارد …

نوشته‌ی مهدی خدادادی

0 نظر

یک پاسخ بگذارید

XHTML: شما میتوانید از این برچسب ها استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>